پذيرش امامت مفضول و تاکيد بر ضرورت قيام توسط امام ؛ آموزه کلام زیدی
زيديان پيروان زيد بن علي، فرزند امام زين العابدين عليه السلام مي باشند. هرچند از نظر اماميه، زيد فردي صالح بوده و ادعاي تجزيه طلبي و ايجاد فرقه جديدي، جداي از امام محمد باقرعليه السلام و امام صادق عليه السلام نداشته و حتي مورد تاييد امام صادق عليه السلام هم قرار گرفته است ، اما پس از زيد، در بين پيروان او گروهي به تنظيم عقايد و احکامي پرداخته و مذهب زيديه را پديد آوردند.
زيديه در طول تاريخ انشعابات زيادي يافتند؛ مهم ترين فرقه هاي زيديه، فرقه هاي جاروديه، سليمانيه و صالحيه مي باشند. زيديه موفق شدند در مغرب، طبرستان و يمن حکومت تشکيل دهند.
مهم ترين آموزه کلام سياسي زيديه، مسئله امامت و چگونگي شناخت اوست. براساس عقيده زيديه تنها سه امام منصوص وجود دارد و پيامبر اکرم (ص) تنها به امامت امام علي، امام حسن و امام حسين عليهم السلام تصريح کرده است. پس از اينها ، امام کسي است که شرايطي را احراز کند. مهم ترين آنها، جهاد علني و مبارزه مسلحانه با ستمگران است؛ از اين رو است که زيديه پس از امام حسين عليه السلام، به امامت امام سجاد عليه السلام و ديگر امامان اماميه که به جهاد علني نپرداختند، اعتقاد ندارند. در عوض، آنان زيد بن علي، يحيي بن زيد، محمد بن عبدالله (نفس زکيه)،ابراهيم بن عبدالله و شهيد فخ و برخي ديگر از فاطميان را که به جهاد علني پرداختند، امام مي دانند. شرط دوم امام، فاطمي بودن است. منظور از فاطمي، کسي است که از طريق پدر به امام حسن و امام حسين که فرزندان حضرت فاطمه عليها السلام هستند، برسد. شرط سوم و چهارم، معرفت به دين و شجاعت است. تفاوت مهم زيديه و اماميه در مسئله امامت در دو نکته اساسي است: يکي اين که اماميه به دوازده امام منصوص و تعيين شده از سوي خداوند و پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم قائل اند، اما زيديه به سه امام منصوص معتقدند. ديگر اين که زيديه، برخلاف اماميه، شرط امام را مبارزه مسلحانه مي دانند. با توجه به پذيرش عملي و بعدها نظري مشروعيت خلافت دو خليفه نخست و قول به صحيح بودن تقدم مفضول بر فاضل در نزد زيديه، آنها نزديک ترين فرقه شيعي به اهل سنت هستند. وجود ضرورت قيام امام و عدم جواز تقيه و نيز ضرورت همراهي مردم با امام قائم و تکفير قاعدين، عاملي است که سبب همسويي و تشابه آنان با خوارج گشته است.
شهرستاني معتقد است زيد بن علي خلافت خليفه اول و دوم را پيش از خلافت امام علي مي پذيرد و دليل آن را جواز خلافت مفضول با وجود فاضل مي دانند. از ديدگاه وي، زيد اين ديدگاه را به تبع استاد معتزلي خويش واصل بن عطا مطرح ساخته است. البته در مورد تبعيت زيد بن علي از واصل بن عطا مناقشاتي وجود دارد که صحت نقل شهرستاني را مخدوش مي سازد. از فرقه هاي زيديه، جاروديه يا سرحوبيه معتقدند پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم، حضرت علي عليه السلام را با نام و نشان به عنوان امام به مردم معرفي نکرده است، بلکه پيامبر اوصاف امام بر حق را بيان کرده و اين اوصاف تنها بر علي عليه السلام منطبق است و مردم به دليل تعيين ديگران براي خلافت گمراه شدند. اين اعتقاد حد وسط ميان راي اماميه درباره نصب علي عليه السلام به امامت و راي اهل سنت در انکار اولويت علي عليه السلام براي چنين منصبي است. اما درباره امامان بعدي، برخي از جاروديه معتقدند ؛ حضرت علي بر امامت حضرت امام حسن تصريح کرد و سپس امام حسن بر امامت برادرش امام حسين تصريح نمود و پس از امام حسين هر يک از فرزندان حسنين عليهما السلام که قيام کرد و عالم به دين بود ، امام است. سليمانيه نيز معتقدند؛ امام به وسيله شورا و توسط مردم انتخاب مي شود و ممکن است با راي دو نفر نيز انتخاب شود و مردم مي توانند فرد افضل را کنار گذاشته، فرد مفضول را که از نظر کمالات پايين تر است، انتخاب کنند. صالحيه و بتريه نيز امامت مفضول را قبول دارند. درباره خلافت ابوبکر و عمر معتقدند گرچه علي عليه السلام چون افضل مردم بود، به خلافت سزاوارتر است، اما چون خود با رضايت خلافت را به آن دو تن واگذار کرد، خلافت آن دو صحيح است، بنابراين امامت مفضول با رضايت افضل جايز است. علاوه بر ديدگاه هاي پيشين درباره امامت، وجود دو امام در يک زمان و در دو منطقه متفاوت از سوي برخي از زيديه نيز مطرح شده است. آنها با تاکيد بر ضرورت قيام امام، هر گونه تقيه را رد مي کردند و از اين جهت از اماميه تمايز مي يابند. در کلام سياسي زيديه ضرورت قيام و امر به معروف و نهي از منکر حايز اهميت است.
