منابع شناخت از ديدگاه امام خميني (س)‏
  

از جمله مهم ترين مباني انديشه ‌هاي يك انديشمند، مباني معرفت‌ شناسي او مي‌باشد كه بيان كننده طرز نگرش او به مسئله شناخت و منابع و مباني و صحت و سقم آن است. منابع معرفتي هر انديشمندي به منزله اركان اوليه شناخت ‌شناسي او محسوب مي‌ گردد. هر انديشمندي، شناخت و معرفت خويش را از منابعي اخذ مي ‌كند كه وجود اين منابع معرفتي جهت تداوم توليد معرفت، جنبه حياتي دارد. بي ‌ترديد حضرت
 امام خميني نيز به عنوان يك انديشمند واجد منابع معرفتي ‌اي بوده است وشناخت خويش را با بهره ‌گيري از اين منابع، اخذ كرده است.
"در نگرش امام خميني (ره) ؛ وحي، فطرت، قلب، عقل و حس انسان به عنوان منابع شناخت مطرح شده است. او همچون ساير علماي مسلمان معتقد است، حس انسان مُدرك است، اما كافي نيست و نقصان ادراك حسي به وسيله عقل جبران مي ‌شود. عقل نه تنها ادراك مي ‌كند و حقيقت امور را در مي  ‌يابد؛ يعني از طريق تفكر و تعقل، صاحب عقل به آگاهي و شناخت مي ‌رسد، عقل همراه با اختيار انسان به او قدرت گزينش و انتخاب
 مي‌ دهد و در نتيجه انسان اراده مي‌ كند و با اراده خود بر مي‌ گزيند. آنگاه به آنچه گزينش كرده است، به وسيله قلب ايمان مي ‌آورد. بر اين اساس ادراك عقلي، مقدمه شهود قلبي است و اين هر دو مكمل يكديگرند".
تجربه كه در اصل برآيند تركيب عقل و حس
 مي ‌باشد، نيز مد نظر امام خميني (ره) بوده و از آن
به عنوان يكي از منابع شناخت و آگاهي نام برده است. اشاره به تجربه ‌هاي تاريخي به عنوان منبع مهم شناخت و تحليل مسائل گوناگون در گستره تاريخ، از اين جهت قابل توجه است.‏
اين در حالي است كه امام خميني (ره) به يك منبع شناخت ديگر كه منبع معرفتي بيروني و در عين حال يقيني براي انسان به شمار مي ‌رود، قائل است. زيرا منابع شناخت دروني، انسان را به تنهايي كافي نمي ‌داند و به نقصان ادراك انسان، با اتكاي صرف به اين سه منبع اذعان دارد. به عنوان مثال، به عدم امكان شناخت چيستي رابطه هستي با حق، اشاره مي ‌كند و عقل انسان را از درك ماوراي طبيعت و بسياري از امور ديگر نظير روح عاجز مي‌ داند. اين منبع اساسي، وحي الهي است كه به وسيله انبياء، از جانب خداوند براي انسان ها فرستاده مي ‌شود و آرمان اصلي آن، ايجاد معرفت براي بشر، به ويژه شناخت حق تعالي و ساير حوزه ‌هايي است كه عقل بشر، بدون ارجاع به وحي، امكان دسترسي به آن ها را ندارد.‏
‏"در صورت اتصال ادراك و شناخت فطري و طبيعي انسان يعني عقل و حس و قلب با ادراك و شناخت ماوراي طبيعي يعني وحي، شناخت انسان كامل مي‌ شود و به همه ابعاد وجود، معرفت مي ‌يابد و از نظر او انسان هاي كامل، مانند پيامبران و امامان معصوم، مصداق بارز دارنده اين نوع معرفت هستند".‏
با اين توضيح اجمالي، منابع معرفتي كه در انديشه حضرت امام به عنوان فقيهي اصولي و متكلمي شيعي مهم و مؤثر بوده ‌اند، را مي توان عقل و حس و قلب و وحي برشمرد. ناگفته پيداست كه "اجماع" كه جزء منابع معرفتي است، مي ‌تواند ذيل "عقل" بحث شود، چه اينكه "اجماع" به گونه‌اي عقل جمعي و اتفاق نظر علماي جهان اسلام (شيعه) است.
منابع:‏
روح‌الله خميني، صحيفه امام، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني (ره)، 1371‏
امام خميني، ولايت فقيه (حكومت اسلامي)، تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني (ره)، چاپ ششم، 1376.‏
امام خميني، چهل حديث، تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، چاپ چهاردهم، 1376‏
امام خميني، شرح حديث جنود عقل و جهل، تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، 1377‏
امام خميني، تفسير سوره حمد، تهران : مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ دوم، 1375‏
يحيي فوزي، انديشه سياسي امام خميني، قم: دفتر نشر معارف، 1384‏

اين مقاله در روزنامه رسالت مورخ ۴/۳/۸۹ منتشر شد.