تاکيد بر بهره‌گيري از معارف بلند قرآن
امام خميني(ره) و شناخت قرآن
  
اشاره: در نگرش امام خميني(ره)؛ وحي، فطرت، قلب، عقل و حس انسان به عنوان منابع شناخت مطرح شده است. او همچون ساير علماي مسلمان معتقد است، حس انسان مُدرك است، اما كافي نيست و نقصان ادراك حسي به وسيله عقل جبران مي‌شود. عقل نه تنها ادراك مي‌كند و حقيقت امور را در مي‌يابد؛ يعني از طريق تفكر و تعقل، صاحب عقل به آگاهي و شناخت مي‌رسد، امام خميني(ره) به يك منبع شناخت ديگر كه منبع معرفتي بيروني و در عين حال يقيني براي انسان به شمار مي‌رود، قائل است. زيرا منابع شناخت دروني، انسان را به تنهايي كافي نمي‌داند و به نقصان ادراك انسان، با اتكاي صرف به اين سه منبع اذعان دارد. به عنوان مثال، به عدم امكان شناخت چيستي رابطه هستي با حق، اشاره مي‌كند و عقل انسان را از درك ماوراي طبيعت و بسياري از امور ديگر نظير روح عاجز مي‌داند. اين منبع اساسي، وحي الهي است كه به وسيله انبياء، از جانب خداوند براي انسانها فرستاده مي‌شود و آرمان اصلي آن، ايجاد معرفت براي بشر، بويژه شناخت حق تعالي و ساير حوزه‌هايي است كه عقل بشر، بدون ارجاع به وحي، امكان دسترسي به آنها را ندارد. با اين مقدمه تلاش داريم تا ديدگاه ايشان درباره واسطه معرفت وحياني يا قرآن کريم را مورد بررسي قرار دهيم.
امام خميني (س) درباره عظمت و اهميت قرآن مي‌فرمايد: "بدان اي عزيز كه عظمت هر كلام و كتابي يا به عظمت متكلم و كاتب آن است و يا به عظمت مطالب و مقاصد آن است و يا به عظمت مرسل اليه و حامل آن است و يا به عظمت وقت ارسال و كيفيت آن است و بعضي از اين امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخيل است و بعضي عرضاً و يا به واسطه و بعضي كاشف از عظمت است و جميع اين امور كه ذكر شد در اين صحيفه نورانيه متكلم آن و منشي و صاحب آن؛ پس آن عظيم مطلق است كه جميع عظمت‌هاي متصوره در ملك و ملكوت و تمام قدرتهاي نازل در غيبت و شهادت و شمه‌اي از تجليات عظمت فعلي آن ذات مقدس است و حق تعالي با تجلي به عظمت براي احدي ممكن نيست، تجلي كند و از پس هزاران حجب و سرادقات تجلي كند. چنانچه در حديث است: "ان الله سبعين الف حجاب من نور و ظلمه لوكشفت لا حرقت سبحات وجهه دونه".‏
همانا خداوند هفتاد هزار حجاب است از نور و ظلمت و اگر آن حجابها كنار رود سبحات روي او، جز او را خواهد سوخت. (بحارالانوار، ج 55، ص 45)
عظمت رسول وحي و واسطة ايصال، پس آن جبرئيل امين و روح اعظم است كه پس از خروج رسول اكرم (ص) از جلباب بشريت و توجه دادن شطر قلب را به حضرت جبروت متصل به آن روح اعظم شود و آن يكي از اركان اربعة دار تحقق بلكه اعظم اركان و اشرف انواع آن است ،چه  آن ذات شريف نوراني ملك موكل علم و حكمت و صاحب ارزاق معنويه و اطعمه روحانيه است و از كتاب خدا و احاديث شريفه ، تعظيم جبرئيل و تقدم او بر ديگر ملائكه استفاده شود.
و اما عظمت مرسل‌اليه و متحمل آن ؛ پس آن قلب تقي نقي احمدي جمعي محمدي است كه حق تعالي به جميع شئون ذاتيه و صفاتيه اسمائيه و افعاليه بر آن تجلي نموده و داراي ختم نبوت و ولايت مطلقه است و اكرم بريه و اعظم خليفه و خلاصة كون و جوهرة وجود و عصارة دار تحقق و لبنة اخيره و صاحب برزخيت كبري و خلافت عظمي است.
و اما حافظ و نگاهبان آن ذات مقدس حق جل جلاله است چنانچه فرمايد در كريمة مباركه" انا نحن نزلنا الذكر و اناله لحافظون" . (حجر / 9)
و اما شارح و مبين آن، ذوات مطهره معصومين (ع) از رسول خدا (ص) تا حجت عصر عجل‌الله فرجه كه مفاتيح وجود و مخازن كبريا و معادن حكمت و وحي و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفضيل‌اند.
و اما وقت وحي ليله‌القدر است، كه اعظم ليالي (خير من الف شهر) و نوراني‌ترين ازمنه و في‌الحقيقه وقت وصول ولي مطلق و رسول ختمي مرتبت صلي‌الله عليه و آله است".‏
ايشان در باب هدف ازنزول اين كتاب بزرگ الهي مي‌فرمايند: "اين كتاب بزرگ الهي كه از عالم غيب الهي و قرب ربوبي نازل شده و براي استفادة ما مهجوران و خلاص ما زندانيان سجن طبيعت و مغلولان زنجيرهاي پيچ در پيچ هواي نفس و آمال به صورت لفظ و كلام درآمده از بزرگترين مظاهر رحمت مطلقة الهيه است كه ما كور و كرها از آن به هيچ وجه استفاده نكرده و نمي‌كنيم. پيش اهل معرفت، اين كتاب شريف از حق‌تعالي به مبدئيت جميع شئون ذاتيه و صفاتيه و فعليه و به جمع تجليات جماليه و جلاليه صادر شده و ديگر كتب سماويه را اين رتبت و منزلت نيست. اين كتاب شريف صورت احاديث جمع جميع اسماء و صفات و معرفت تمام مقدس حق به تمام شئون و تجليات است. به عبارت ديگر اين صحيفة نورانيه صورت "اسم اعظم" است ، چنانچه انسان كامل نيز اسم اعظم است".‏
حضرت امام بعد از نشان دادن اهميت و عظمت كتاب با اعتقاد به "تبيان كلي‌ شي‌ء" بودن قرآن مي‌فرمايند: "مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت، در طول تاريخ گذشته و آينده از بركات سرشار اين كتاب مقدس است... از تمامي علماي اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم كه از كتاب مقدسي كه تبيان كلي شي‌ء است و صادر از مقام جمع الهي به قلب نور اول و ظهور جمع‌الجميع تابيده است غفلت نفرمائيد... اين كتاب آسماني، الهي كه صورت عيني و كتبي جمعي اسماء و صفات و آيات و بينات است و از مقامات غيبي آن دست ما كوتاه است، وجود اقدس جامع (من خوطب به) از اسرار آن كسي آگاه نيست و به بركت آن ذات مقدس و به تعليم او خلص اولياي عظام دريافت آن نموده‌اند و به بركت مجاهدات و رياضت‌هاي قلبيه خلص اهل معرفت به پرتوي از آن به قدر استعداد و مراتب مسير بهره‌مند شده‌اند و اكنون صورت كتبي آن كه به لسان وحي بعد از نزول از مراحل و مراتب بي‌كم و كاست بدون يك حرف كم و زياد به دست ما افتاده است، خداي نخواسته مبادا كه مهجور شود".‏
امام خميني (س)، ضمن دعوت به بهره‌گيري از معارف بلند قرآن، به تفكر و تأمل در آن توصيه كرده، مي‌فرمايد: "بدان، همان‌طور كه از براي كتاب تدوين الهي به اعتباري هفت بطن هست و به توجيه ديگر، هفتاد بطن كه جز خدا و پايداران در علم، كسي را از آن بطون آگاهي نيست و آن معاني را حس نمي‌كنند، مگر كساني كه از حدث‌هاي معنوي و اخلاق پست و بد، پاك و پاكيزه بوده و با فضايل علمي و عملي آراسته باشند و هر كس به هر مقدار كه منزه‌تر و مقدس‌تر است، تجلي قرآن بر او بيشتر و خط و نصيبش از حقايق قرآن فراوان‌تر خواهد بود.... پس اي مسكين كتاب پروردگارت را قرائت كن و بالا برو و آن را با تفكر و تأمل بخوان و در قشر و ظاهر آن متوقف نباش و خيال مكن كه كتاب آسماني و قرآن نازل شده رباني به جز اين قشر و صورت نيست، چه آنكه بر صورت توقف كردن و در عالم ظاهر معتكف شدن و به مغز و باطن تجاوز نكردن، مرگ است و هلاكت".‏ايشان در ادامه مي‌فرمايند: "عارف كامل، كسي است كه ظاهر و باطن كتاب را قرائت كند و در صورت و معنايش و تفسير و تأويلش تدبر نمايد كه ظاهر بدون باطن و صورت بدون معنا، مانند پيكري است بدون روح و دنيايي است بدون آخرت.
همان گونه كه باطن را به جز از رهگذري ظاهر نمي‌توان به دست آورد، زيرا دنيا كشتزار آخرت است. پس كسي كه فقط ظاهر را بگيرد و در همان جا بايستد تقصير كرده و خود را معطل نموده است و آيات و روايات بسياري نيز بر رد آن است كه دلالت دارد بر اينكه تدبير در آيات‌الله و تفكر در كتاب الهي و كلماتش را نيكو پيش گيرد، بدون آنكه به ظاهر نگاه كند، خودش از صراط مستقيم گمراه و ديگران را نيز گمراه خواهد نمود و كسي كه ظاهر را براي وصول به حقايق بگيرد و نگاهش به آيينه براي ديدن جمال محبوب باشد، اوست كه راه مستقيم را پيموده و قرآن را همچنان كه شايد تلاوت نموده و از آنان كه از ذكر رب اعراض كرده‌اند، نخواهد بود و خداست كه به حقيقت كتابش داناست".‏
تفكر، تأمل و تعقل در آيات الهي چنان مورد تأكيد حضرت امام است كه ايشان تفكر در قرآن را جزء آداب مهم تلاوت آن برمي‌شمارد. "و ديگر از آداب مهمه آن تفكر است و مقصود از تفكر آن است كه از آيات شريفه جستجوي مقصد و مقصود كند و چون مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحيفه نورانيه فرمايد، هدايت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدايت به طريق مستقيم. بايد انسان به تفكر آيات شريفه، مراتب سلامت را از مرتبه دانيه آن كه راجع به قواي ملكيه است تا منتهي‌النهايه آن كه حقيقت قلب سليم است به تفسيري كه از اهل بيت(ع) وارد شده كه ملاقات كند حق را در صورتي كه غير حق در آن نباشد".‏
تفكر و به كارگيري عقل در تلاوت قرآن چنان مورد توجه حضرت امام (س) است كه نيل به مقام متقين و مقامات بالاتر را از نتايج آن مي‌داند. "معلوم است كسي كه تفكر و تدبر در معاني قرآن كرد، در قلب او اثر كند و كم كم به مقام متقين رسد". و در جايي ديگر مي‌فرمايد: "در قرآن كريم، اين سرچشمه فيض الهي تدبر كن ، هر چند صرف خواندن آن كه نامة محبوب است، به شنوده محبوب ،آثاري دلپذير دارد. لكن تدبر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدايت مي‌كند".
این مقاله در روزنامه رسالت مورخ ۲۳/۱/۸۹ منتشر شد.